لیست مطالب
نمایش 1 - 3 از 3 نتیجه

کار در منزل ۱

متن زیر را با دقت بخوانید سپس به سوالات آن پاسخ دهید

دخترم خطایی کرده
غیظ میکنم؛ اخم و تکرار اسمش با خشم و کشیدن هجای آخر... بِهِشان برمیخورد! 
با عصبانیت و قهر نگاهم میکند
و به جای عذرخواهی، پشتش را به من میکند و میرود!
نگاهم روی رفتنش خشک میشود؛ 
کار اشتباه را او کرده، طلبکار هم هست؟
.
.
زودتر از زود، خنده مینشیند بر لبم
چه کنم
مادرم!
دلم یکهو تنگ میشود برای درآغوش کشیدنش
پشت سرش میروم و میگیرمش در بغل
دست و پا میزند!!
عجب!
رویش را میکنم به سمت خودم
رویش را به زور گردن برمیگرداند! 
 و دوباره فشار با دست و لگد با پا... بوسش میکنم
نازش را میخرم
هنوز طلبکار است! 
میگویم: بخشیدمت، ازت دلخور نیستم، حالا آشتی...
با منت می‌پذیرد....
.
.
قصه آشنا بود...
خدایا، 
قصه‌ی هر لحظه‌ی من و تو!
من همانی‌ام که:
 تَدْعُونى فَاُوَلّى عَنْکَ
 وَ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ
وَ تَتَوَدَّدُ اِلَىَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ!
تو مرا میخوانی، من رو برمیگردانم!
تو مرا در آغوش میگیری، من دست و پا میزنم که بگریزم!!
خدایا، وای بر من... کَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ!
انگار من بر تو ناز و منت دارم! .

و اما عجب از بزرگی تو!
 فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الرَّحْمَهِ لى وَالاِْحْسانِ اِلَىَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ
این روگرداندن جاهلانه‌ی من، از رحمت و احسان و فضل تو چیزی کم نمیکند! .
.
مرا بخوان خدا
مُدام! 
که من آن کودک کم عقل و جاهلِ گریزپایم...

_______________________
۱.متن بالا به کدام یک از صفات خدا اشاره دارد؟
مختصر توضیح دهید

۲.متن بالا چه ارتباطی به درس دوم کتاب دارد؟

۳.نویسنده از چه مثالی در ارتباط با خداوند بهره گیری کرده است؟چه نتیجه ای گرفته است؟

کار در منزل ۱

متن زیر را با دقت بخوانید سپس به سوالات آن پاسخ دهید

دخترم خطایی کرده
غیظ میکنم؛ اخم و تکرار اسمش با خشم و کشیدن هجای آخر... بِهِشان برمیخورد! 
با عصبانیت و قهر نگاهم میکند
و به جای عذرخواهی، پشتش را به من میکند و میرود!
نگاهم روی رفتنش خشک میشود؛ 
کار اشتباه را او کرده، طلبکار هم هست؟
.
.
زودتر از زود، خنده مینشیند بر لبم
چه کنم
مادرم!
دلم یکهو تنگ میشود برای درآغوش کشیدنش
پشت سرش میروم و میگیرمش در بغل
دست و پا میزند!!
عجب!
رویش را میکنم به سمت خودم
رویش را به زور گردن برمیگرداند! 
 و دوباره فشار با دست و لگد با پا... بوسش میکنم
نازش را میخرم
هنوز طلبکار است! 
میگویم: بخشیدمت، ازت دلخور نیستم، حالا آشتی...
با منت می‌پذیرد....
.
.
قصه آشنا بود...
خدایا، 
قصه‌ی هر لحظه‌ی من و تو!
من همانی‌ام که:
 تَدْعُونى فَاُوَلّى عَنْکَ
 وَ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ
وَ تَتَوَدَّدُ اِلَىَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ!
تو مرا میخوانی، من رو برمیگردانم!
تو مرا در آغوش میگیری، من دست و پا میزنم که بگریزم!!
خدایا، وای بر من... کَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ!
انگار من بر تو ناز و منت دارم! .

و اما عجب از بزرگی تو!
 فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الرَّحْمَهِ لى وَالاِْحْسانِ اِلَىَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ
این روگرداندن جاهلانه‌ی من، از رحمت و احسان و فضل تو چیزی کم نمیکند! .
.
مرا بخوان خدا
مُدام! 
که من آن کودک کم عقل و جاهلِ گریزپایم...

_______________________
۱.متن بالا به کدام یک از صفات خدا اشاره دارد؟
مختصر توضیح دهید

۲.متن بالا چه ارتباطی به درس دوم کتاب دارد؟

۳.نویسنده از چه مثالی در ارتباط با خداوند بهره گیری کرده است؟چه نتیجه ای گرفته است؟


آرشیو
لینک های ارتباط با سامانه هوشمند

اکنون :

08:17 جمعه, 10 فروردین 1403


لینک زیر، مختص ورودی های جدید می باشد


لینک زیر، مختص دانش پذیران ثبت نام شده در مرکز آموزشی می باشد


انتخاب کننده زبان

لطفا زبان مورد نظر خود را انتخاب فرمایید